پست قبلی انگار خوب نتونستم منظورم رو منتقل کنم. 

اون موقع که مجرد بودم هر کسی بهم می گفت چرا ازدواج نمی کنی، می گفتم اگه مورد خوب پیدا بشه ازدواج می کنم وگرنه یه مجردی خوب بهتر از یه متاهلی بده. 

الانم اعتقادم همینه. 

برام خیلی عجیب بود که خواهرشوهرم اینقدر بابت ازدواج دیگران ناراحت میشه و حسودی می کنه و خودش رو سرکوب می کنه که این سرکوب کردن باعث خیلی از عقده ها و رفتارای عجیبش میشه. 

این رفتارش هم دلیل های زیادی داره. فرهنگشون متاسفانه طوریه که زن رو با شوهرش جدی میگیره. شما اوایل برخورد و حتی سال اول متوجه نمیشی و دقیقا فکر می کنی زنهای خودساخته ای هستن و متکی به مرد نیستن. ولی عمق ماجرا اینه که از بچگی بهشون القا شده که باید یه مرد باشه و زنها توانایی ندارن کاراشون رو بکنن. تا جایی که خواهرشوهر پنجاه ساله ی من سال اول ازدواجمون به همسر زنگ زده بود بیا شمال برا من حساب بانکی باز کن. این خانم لیسانسه است، کارمنده! و همسر و فرزند هم داره ولی انگار آیه از آسمون اومده که داداشش باید براش حساب بازکنه. از عابر بانک بلد نبود استفاده کنه. همه اش هم می گفت: یه مرد همیشه باید دنبال آدم باشه.

دقیقا برعکس خانواده ی ما که خیلی به وابستگی اعتقادی ندارن. 

من دقیقا 18 سالگی مستقل شدم. خودم می رفتم کلاس کنکور و خودمم برمی گشتم. بعدشم می رفتم دانشگاه و برمی گشتم. بعد هم کارمند شدم. هیچ وقت هم نگفتم بابا برام حساب باز کن! و . تازه کارای بانکی خانواده رو من با اینترنت انجام می دادم اون موقعی که اصلا کسی نمی دونست اینترنت بانک چیه. خلاصه یا خودشون رو لوس می کنن یا واقعا نمی فهمن و بلد نیستن. یا هر دو گزینه است. 

از اون موقع که اینا رو دیدم از این خانواده خیلی حساس شدم رو این موضوع که راجع به ازدواج و خوشبخت شدن و شوهر نباید به دخترا حرفی زد. یه پیش زمینه ای ایجاد میشه که خوب نیست. ما تو خانواده مون هیچ وقت بابا و مامانم نمی گفتن ایشالا عروس بشی. خوشبخت بشی. می گفتن ایشالا درس بخونی موفق بشی تو زندگیت. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیمانکاران مهدی یاور 313 کادوهای جذاب فرگازی دانش آموز آی تی ساوه ستاد یادواره های شهید محمدی و شهدای قرقی وبلاگ شعر عارف . نمایندگی تعمیرات لوازم خانگی چاپ و تبليغات مهدي يار