رفتارای خاله ام نگران کننده شده. انگار ده سال تو فشار عصبی بودن با مردی که مرد نیست الان داره میزنه بالا!
رسما کارایی می کنه که حس می کنم دیوانه شده. بیش از حد بیقراره و به همه حرفای تند میزنه و همه رو به بی رحمی متهم می کنه. مهار رفتارش از دستش در رفته. غذا نمی خوره. مدام گریه و بیقراری. اوضاعش جالب نیست. البته اینا سرمنشاش لوسی بیش از حد هم هست. اوایل لوسش کردن و بعد از اینکه پدرش فوت کرد و با مشکل ازدواجش هم مواجه شده همه دارن لوسش می کنن که اذیت نشه.
.
مادربزرگم واکنش به نور داشته. دست و پا رو هم ت میده. حرف نمی زنه هنوز. یادم نیست نوشتم یا نه چهارشنبه عمل شد و ه ها رو خارج کردن. عمل فعلا خوب بوده. امیدوارم خوب بمونه.
درباره این سایت